درمورد شغل دامداری اهالی روستا گفتنی فراوان است.
در اینجا ابتدابه ذکرعناوین درموردشغل دامداری بعضاًبا اصطلاح محلی می پرداریم وسپس توضیحات مختصری درمورد بعضی ازآنها خواهیم داد.
- دامداران مطرح روستا
- ییلاق وقشلاق
- مرتع
- آبشخوار
- بوکن
- سیاه چادر
- الاغ وسگ
- پشم چینی وپشم رسی
- زادوولدگوسفندان
- خورده (برّه ها وبُزغاله ها)
- چال(محل نگهداری خوردهای تازه متولدشده)
- رنگ داری(تشخیص مادروبچه گوسفند)
- ترازچینی(برداشت محصول)
- خطرحیوانات وحشی وراهزن ها
- انواع بیماری های دامی
- تلف شدن دام هابراثر...
- تغییرسبک دامداری درده های اخیر
- آخرین بازماندگان دامداراشینه
- لوودری(گوسفندان خانگی)
-و ...
دامداران مطرح روستا:
نام اشینه از دیرباز با دامداری وگله داری عجین بوده است. دامداری وکشاورزی درردیف مهمترین رتبه شغل اهالی قرارداشته است.
قبل از اینکه واردموضوع شویم بایدبگویم پس از حمله اعراب مسلمان به ایران درزمان خلیفه دوم تعدادی ازآنها درقسمت هایی ازکشورمان سکنی گزیدند ازجمله در آباده شیرازوقریه بافران درشش کیلومتری شرق نائین که موردبحث ما می باشد. عرب های بافران ازاعراب بنی عامرندکه ازسفلی اردستان به دلیل مراتع وچراگاه خوب به این منطقه کوچ می کنندپس از آن اهالی بافران به دودسته عرب وعجم تقسیم می شوندو تا سالیان سال تعصبات خاصی به یکدیگرپیدامی کنند.
پیشترگفتیم روستای اشینه مالکیت خصوصی داشته وفردی به نام حاج قاسم از دامداران و شترداران بزرگ آن زمان، روستا را از دختر شمشیرخان عرب که گفته می شودازاهالی آباده شیرازبوده خریداری می کند قربانعلی فرزندحاج قاسم باشهربانو(عرب بانو )دختر استادمحمدآهنگرکه دردرباریکی ازشاهزادگان قاجاربه نام حسام السلطنه خدمت می کرده ازدواج می کند.چرایی نزدیکی بسیارزیادزبان وگویش اهالی روستابازبان وگویش نائینی ها دراین است که گفته می شودحاج قاسم ازاهالی بافران بوده وهمسرایشان ازآباده شیرازمی باشد.
ازآنجایی که آب وهوای منطقه معتدل کوهستانی بوده وبرای پرورش دام مناسب است تعدای ازفرزندان ونوادگان حاج قاسم شغل پدری واجدادی را پیشه خودمی سازند.سپس این شغل نسل به نسل ادامه می یابد. بعضی ازکسانی که چوپان بودنده اندخودصاحب گله وگوسفندمی شوندوبعضی نیزترجیع می دهندهمچنان چوپان باقی بمانندوبه داشتن تعدادکمی بزومیش رضایت می دهند.
تعدادی ازدامداران مطرح روستاپس ازحاج قاسم بزرگ عبارتنداز:
مرحوم قربانعلی(یکی ازفرزندان حاج قاسم)وازفرزندان ذکور وی مرحوم رضامعروف به رضا اشینه ای ومرحوم قاسم معروف به قاسم اشینه ای ازفرزندان عبدالله مرحوم قنبر ومرحوم باقررامی توان نام برد ازفرزندان باقر(ازنوادگان عبدالله) مرحوم حسین و مرحوم محمدآقا معروف به محدآقا رامی توان نام برد(مرحوم محمدآقادرشهرک ایراج ازتوابع خوروبیابانک آرمیده است)، ازفرزندان رضااشینه ای مرحوم حاج حسین قاسمی و مرحوم حاج علی آقا قاسمیان رابایدنام بردهمچنین ازنوادگان عبدالله مرحوم علی قنبری که ساکن انارک شدند و تا اواخرعمرشریفشان به شغل دامداری ادامه دادند رامی توانیم نام ببریم همچنین مرحوم جلیل لطفی فرزند قنبر، مرحوم مصطفی رضایی فرزندحسن،مرحوم ذبیح الله رضایی فرزندمصطفی وآقای امیرقاسمی فرزندحاج حسین به شغل دامداری روی می آورند.
البته فرزندان ونوادگان اناث بعضی ازخانواده هانیزدامداربوده اند.
دامداران مذکور با ایجادشقل خانواده های زیادی رابرای امرارمعاش مشغول به کارمی کرده اند.
ییلاق و قشلاق:
دامداران روستا کوچ رو بوده اند یعنی درزمستان به جاهای گرمسیرو خوش آب وهوا،و درتابستان به نقاط سردسیر و سرسیز که معمولا روستا نیز شرایط ییلاق راداشته.می پرداخته اند آنان به صورت جمعی کوچ می کرده اند.
دامداری وگله داری شغلی پردردسر، سخت و طاقت فرسا و درعین حال پردرآمد و به لحاظ اینکه دردامنه طبیعت وسرسبزی می باشد روحیه بخش وفرح بخش است یکی ازخصوصیات ذاتی گله داری زندگی جمعی و گروهی ودرکنارهم بودن است به همین دلیل خانواده های پرجمعیت را می طلبد. افراد زیادی برای چرای دام ،زادو ولد گوسفندان ،دوشیدن شیر و تبدیل آن به محصولات لبنی مانند ماست، پنیر، کشک، قارا، روغن، کره و... همدیگر را یاری می رسانده اند ازطرفی چون باید درتمام طول سال روزها و نیز شب ها رادرصحرا و بیابان به سرمی بردنده اند خطرات زیادی آنها را تهدید می کرده است به همین سبب چندین خانواده درمقاطعی حتی از روستاهای دیگر مانند مارچوبه که از اقوام نزدیک نیزبوده اند باهم و درکنار هم به ییلاق و قشلاق می پرداخته اند.
مرتع:
مرتع زمینی است با پوشش گیاهی طبیعی خودرو که غالباً یک ساله و چندساله ، بوته ای ، بعضاً درختچه ای، ویا دارای درختان پراکنده بوده و در فصل چرا ، عرفاً مورد تعلیف دام قرار می گیرد و یکی از منابع تامین غذای دام اهلی و وحوش است و دارای کارکردهای متعددی از قبیل حفظ آب و خاک ارزش های
زیست محیطی ، گیاهان دارویی و صنعتی میباشد .
آنان بهترین نقاطی که بیشترین کوچ درآنجا داشته اند.استان فارس (آباده ،سعادت آباد،جوی امین آباد،اقلیدو...)که حدودبیست سال درآن استان بوده اند بعدازآن استان اصفهان (منطقه فریدن، انارک، چوپانان،خوروبیابانک و ...)،استان یزد( عقداو ...)،استان کرمان و...بوده است..
بوکن:
بوکن ها درواقع غارهای دست ساز زیرزمینی هستندکه برای اتراق شبانه چوپانان وگوسفندانشان مورداستفاده قرارمی گیرد وبه لحاظ اینکه درون زمین قراردارندزمستان ها گرم وتابستان هاخنک می باشند.
گرگ ها:
لوودری:
خانواده های ساکن درروستاها برای امرار معاش باتوجه به شرایط مختلف زندگیشان اکثراًدرخانه های خودعلاوه بر مرغ وخروس ازحداقل یک یاچند راس گوسفند(بزومیش) نیزنگهداری می کنند.
اهالی روستای اشینه هم به جز دامداران بزرگی که نام بردیم هرکدام درون خانه هایشان چندین راس گوسفندداشته اند تا ازشیر،ماست و دیگرمحصولات ودرنهایت ازگوشت آن بهره ببرند هر روزصبح یکی از اهالی روستا به عنوان چوپان گوسفندان را که به زبان محلی به آنها لوودری می گویندبه صحرا می برد وغروب آفتاب به روستا باز می گرداند پس ازبازگشتن ازصحرا به جهت اینکه گوسفندان بیشترچاق وفربه شوندمقداری آذوقه درآخرشان می ریختند.
این روند همچنان ادامه دارد اما به صورت محدودزیرا هم خانوادهایی که بتوانندگوسفندی نگهداری کنندکم شده اند وهم تعداد گوسفندان هرخانه بسیارمحدودشده است.
بسم الله الرحمن الرحیم
پیامبر(ص):
- نمای ساختمان
- وسایل استحمام
موقعیت مکانی:
ورودی
حمام از داخل کوچه در فضای باز با چندین پله به صورت رفت و برگشت وعبور از
راهرو شیب دار نسبتا طولانی با سقفی کم ارتفاع وبا پیچ ملایم با یک پله وارد
رختکن می شد.
ارتفاع کم وطولانی بودن راهرو درب ورودی گرمابه
به رختکن و رختکن به صحن باعث می شدجلو تبادل مستقیم حرارت ودم گرفته شودتا
هوای بیرون گرمابه به رختکن و رختکن به صحن وبلعکس به سهولت منتقل
نگردد.
همچنین پیچ داربودن درب ورودی حمام ورختکن به صحن مانع
دیده شدن داخل رختکن وصحن می شد این امر در خانه های روستایی وحتی
شهری نیزرعایت می شد که به آن پیچ حجاب می گویند.
رختکن:
فضای اول حمام رختکن و جای آماده شدن برای استحمام یا خروج ارگرمابه بود.فضایی وسیع با حوضی گردبه قطر وعمق تقریبا 1X1/5متر دروسط آن دراطراف فضای میانی رختکن سکوهایی وجودداشت که افراد پس از استحمام جهت پوشیدن لباس قبل از ورود به آن ها باید پاهارا درحوض آب سردمی شستند در زیر این سکوها حفره ها یی جهت قراردادن کفش ها تعبیه شده بود.
همچنین رختکن
مکانی بود که اهالی برای حنابندان با ساز و آواز و شعرخوانی درجشن عروسی
برای داماد و برای عروس نیز زنان روستا در وقت خاص درآنجا جمع می شدند و پس
از استحمام لباس می پوشاندندو داماد یا عروس راتا منزل همراهی می کردند
گرمخانه:
فضای دوم حمام گرمخانه نام داشت که به زبان محلی بدان صحن می گفتند.این مکان محل اصلی شست وشوی تن و سروصورت ودراصطلاح اسلامی غسل بود.
خزینه آب گرم، حوضچه آب سرد،فضایی برای شست ,وشو و نظافت خصوصی وسکویی وسیع در داخل گرمخانه وجود داشت.
خزینه:
خزینه از یک طرف به گرمخانه یاهمان صحن محل شستن و کیسه کشی وصل بود واز طرف دیگربه بیرون گرمابه داخل تون بر روی آتشگاه که دروسط آن دیگ مسین به قطروعمق تقریبا 1/20x70که حدفاصل بین آب وآتش بودقرارداشت.
تون:
تون اتاقکی با فضای نسبتاًوسیع جهت نگهداری هیزم وسایرموادسوختنی بود که در قسمت پشت گرمابه با چندین پله به آنجا وارد می شددر داخل تون و در زیر خزینه همانطورکه گفته شد دیگ مسی بزرگی تعبیه شده بود که با افروختن آتش در زیرآن آب خزینه گرم می شد.
دود ودم حاصله از افروختن آتش به صورت مستقیم از دود کش خارج نمی شد بلکه توسط گربه رو های کف گرمخانه به بیرون هدایت می شد تا از گرمای آن برای گرم شدن کف گرمخانه استفاده گرددکف گرمخانه از سنگ های لَخت بزرگ استفاده شده بودتا هم راحت شست وشو و بهداشتی گردد وهم فضا وکف گرمخانه گرم گردد
زنبورک یاگربه رو:
زیرصحن ازداخل تون تونل هایی طراحی شده بودکه به آن زنبورک یا گربه رو می گفتند.دود ودم حاصله ازسوختن آتش باعبورازآنها کف گرمخانه راگرم می کرد تابرای نشستن قابل استفاده باشد.بعضاً کف صحن به قدری داغ می شد که نشستن درآنجاغیرممکن می گردید و افراددراطراف صحن یادر سکوی بزرگ و وسیعی که داخل صحن طراحی شده بودمی نشستندواستحمام می کردند.
سوخت حمام:
اوایل برای گرم کردن حمام از هیزم ،چوب وسرگین استفاده می شده است اما درسال های اخیراز لاستیک های تریلر و کامیون استفاده می کردید .بدین صورت که حلقه سیم داروسط لاستیک را جدا می کردند سپس جهت سهولت در جابجایی و انتقال آسان به تون وافروختن آتش به چهارقسمت مساوی تقسیم می کردند افروختن آتش توسط لاستیک باعث می شدتا آتش هم شعله بیشتری داشته باشد وهم دوام بیشتری.
گرمابه هر هفته روزهای پنجشنبه توسط یکی از اهالی روستابه صورت گردشی گرم می شد.روزهای جمعه قبل از اذان صبح تا ساعت 8 مخصوص آقایان بود بعدازآن نیزتا هرزمان که آب حمام گرم بوددر اختیارخانم ها قرار می گرفت
حمام در ایام عیدنوروز ومناسیت های مختلف که روستا شلوغ می شد چندین روز در هفته گرم می شد.
شکل ساختمان حمام:
ساختمان حمام به لحاظ اینکه درون زمین قرارداشت فاقدنمای بیرونی بودسقف آن همانند خانه های روستایی گنبدی با پشت بام کاهگلی که برروی آن روشنای هایی باشیشه های ضخیم ودرعین حال کدرجهت دیده نشدن داخل گرمابه قرارداشت هنگام شب اهالی روستا ازچراغ فانوس که به زبان محلی بدان چراغ بادمی گفتنند استفاده می شد.
وسایل استحمام:
بُقچه -تاس-کیسه-لیف-صابون-شامپو-کتیرا-سفیدآب-شانه -سنگ پا-حنا-لُنگ -چراغ باد و...
تخریب:
متاسفانه حمام مذکوربا لُدرکاملا تخریب شده ودیگرهیچگونه اثری ازآن باقی نمانده است تاکنون مشخس نشده هدف ازتخریب این بنای زیبا وبه ارث مانده ازپدرانمان چه بوده است؟
مسجدحضرت ابوالفضل(ع)روستای اشینه
در سوگ نبی(ص) جهان سیه می پوشد
در سینه، دل از داغ حسن(ع) می جوشد
از ماتم هشتمین امام معصوم(ع)
هر شیعه ز درد، جام غم می نوشد.