روستای اَشینه Ashineh

روستای اَشینه Ashineh

فرهنگی، اجتماعی، خبری
روستای اَشینه Ashineh

روستای اَشینه Ashineh

فرهنگی، اجتماعی، خبری

تشکروسپاسگزاری

                                                                     بسم الله الرحمن الرحیم   
از نشانه‏ های ایمان در وهله اول سپاسگزاری و شکر نسبت به خداوند است که مظهر لطف و بخشش بوده و با نعمت های فراوان خودمخلوقاتش را به بندگی و اطاعت از خویش فرمان داده است ودر مرتبه دوم تشکر از کسانی است که راه رسیدن به نعمات الهی را هموار نموده و واسطه این فیض شده‏ اند بنابراین اگر در جامعه روحیه تشکر و قدردانی از انسان های خیّر، مبتکر و خلّاق از بین برود گرایش به فعالیت‏ های مثبت و سازنده کم رنگ شده و دلسردی و خمودگی جای آن را خواهد گرفت.
 
از آنجایی که تشکر و تشویق به انگیزش افراد در ارائه خدمات بهتر و مطلوب تر کمک می‏ کند و روح و روان آن ها را شاد و بانشاط می‏ گرداند به حکم:
 "من لم یشکروالمخلوق لم  یشکروالخالق"
هر کس در مقابل احسان و نیکی بندگان خداوند شکرگزاری نکند خدا را شکر نگفته است
مانیزوظیفه داریم ضمن سلام و عرض شادباش به مناسبت حلول ماه ربیع الاول ،ماه بهار دل ها و ماه جشن وسرور اهل بیت علیهم السلام وبا آرزوی قبولی عزاداری های شما عزیزان درطول این دوماه (محرم وصفر) از اهالی و تک تک اعضای محترم هیئت حضرت ابوالفضل علیه السلام روستای اشینه خصوصا از کلیه عزیزانی که درشرایط بسیارسخت ودشوارموجوددرفضای بازمسجدروستا با رعایت کامل شیوه نامه های بهداشتی توفیق برگزاری جلسات عزاداری و سوگواری شهادت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام ویاران باوفایشان ،رحلت نبی مکرم  اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه وآله ، شهادت سبط اکبرحضرت امام حسن مجتبی علیه السلام و شهادت امام رئوف حضرت علی ابن موس الرضا علیه السلام راداشته وبا طبخ غذاوپذیرایی به استقبال دوستاران و محبان اهل بیت علیهم السلام رفتند همچنین از خطیب تواناجناب آقای حاج آقانظری که دراین شرایط دشواردعوت مارالبیک فرموده گرمابخش مجلس ومحفل ماگردیده وفیض بخشیدنداز مداحان و نوحه سرایان محترمی که با نوای گرم و دلنشین خود به ذکرفضایل و مصائب اهل بیت علیهم السلام پرداخته و مداحی ونوحه سرایی کردندتشکر و قدردانی کنیم.
درضمن جا دارد از آن دسته از عزیزانی که به علت تراکم برنامه هاویانامساعدشدن شرایط ،توفیق برگزاری جلسات هیئت رادر شب های جمعه ومناسبت های این دو ماه بدست نیاورده ومجبورشدندنذورات خودرابه صورت غذای طبخ شده ویا بسته های موادخام (گوشت گوسفندی ،مرغ و...) درب منازل بین خانواده هاتوزیع نمایندقدردانی به عمل آید.

ازطرف کانال اطلاع رسانی اشینه سلام

عزاداری های متفاوت درما های محرم وصفرامسال (1399ه ش)

 جلسات هییت حضرت ابوالفضل(ع)امسال متفاوت برگزارگردید.

شیوع ویروس منحوس کرونادرجهان وهچنین درایران باعث تغییراتی درسبک زندگی مردم شده  است که برگزاری جلسات هیئت مانیزدرماهای محرم وصفرامسال متاثرازآن برگزارگردید.بنابراین وبرخلاف  همه ساله که دردهه اول محرم تاقبل ازتاسوعا و عاشورای حسینی جلسات هیئت به صورت فشرده هرشب دراصفهان منزل بانیان برگزارمی شدو تاسوعا و عاشورا رادرمسجدروستاگردهم می آمدیم وتاپایان صفربالغ بربیست جلسه هیئت دراصفهان وروستای اشینه برگزارمی کردیم امسال به علت پیشگیری ازانتشارویروس مذکورمجبورشدیم جلسات هیئت راتاپایان صفربه صورت هفتگی فقط شب های جمعه وبه مناسبت های این دوماه درفضای بازمسجدروستا(حیاط وفضای بیرونی مسجد)وبارعایت کامل شیوه نامه های بهداشتی (زدن ماسک ؛رعایت فاصله گذاری اجتماعی ودرحداقل زمان ممکن ) باهمان محتوابرگزارنمائیم ودرپایان نیزغذارادرظروف یکبارمصرف بسته بندی وبه صورت بیرون برتوزیع نماییم همچنین به علت تراکم برنامه هاویانامساعدشدن شرایط بعضی ازبانیان نذورات خودرابه صورت غذای طبخ شده بسته بندی ویابه صورت بسته های موادخام (گوشت گوسفندی ،مرغ و...) تهیه ودرب منازل بین خانواده هاتوزیع نمودند.

ازدست کروناپناه می بریم به خدا

تنهاراه مبارزه باویروس "کرونا":

- زدن ماسک

- شستن مرتب دست ها

- ورعایت فاصله گذاری اجتمایی

شعری دراین رابطه

ماسک را ول نکنیم
در فرودست انگار، ناقلی عطسه زده
یا که با یک سرفه
گشته آلوده هوا.

ماسک را باید زد
دست را باید شست
واکسنی نیست کنون در ده بالا موجود
راه درمانی نیست
پیشگیری شده تنها ره درمان و نجات
تخت ها خالی نیست
چه گناهی کرده است
آن پرستار و پزشک؟ !!
خسته گشتند دگر زین همه هشدار و پیام.

ماسک را باید زد
دست را باید شست
همگی در خطریم
همه در یک کشتی
همره و همسفریم
باید این کشتی را
 به سلامت برسانیم به ساحل با هم.

ماسک را باید زد
دست را باید شست
ماسک را گر بزنیم
گر بشوییم سریع دستان را
گر کمی فاصله ایجاد کنیم
با شکست کرونا
باز هم می خندیم
باز هم بار سفر می بندیم
باز هم آینه در دست برقصیم همه
باز هم تازه شود نقش و نگار دیدار
باز هم می پرسیم
خانه ی دوست کجاست؟
ماسک را باید زد
دست را بایدشست

وطن،مادر دوم انسان است

زادگاه من:

"اَشینه"               

خداوند بزرگ سرشت مردم جهان را با وطن دوستی آمیخت وهرگروهی رابه شهری که دارند خشنود ساخت وخاک وزمین آنان را درنظرشان محبوب کردوالبته خداوند طبیعت انسان ها را گوناگون آفریده است (وقَد خُلَقکم اَطواراً)و خدا شما را به اطوار گوناگون بیافرید.سوره ی نوح آیه 14 

اگراین اختلاف طبایع درسرشت انسان ها نبود هرانسانی خواستار پر محصول ترین ومتعالی ترین کشورها بود واگر عشق به وطن نبود مناطق بدآب هوا به کلی ویران می شد زیرا کسی درانجا سکنا نمی گزید بلکه به مناطق بهترمی رفت ولازمه این کار متروکه ماندن وخراب شدن آبادی ها وروستا های دوردست وبه هدررفتن فواید فراوان است زیرا درآن ها معادن و منابع فراوانی است که در شهرهای بزرگ یافت نمی شودوانسان بدان نیاز دارد به همین جهت خداوند عشق به وطن رادردل مردم انداخته است به طوری که هرکس وطن خود را برمناطق دیگرترجیح می دهدهرچند نفع وروزی اش درغیر وطن موجود باشد. 

سعدیا «حب وطن» گرچه حدیثی است صحیح   

نتوان مُرد به سختی که من اینجا زادم

ازنظرآموزهای دینی میهن دوستی جنبه الهی ومفهومی مقدس دارد. حدیثی ازرسول گرامی اسلام را بیاد می آوریم که  می فرمایند:حب الوطن من الایمان – وطن دوستی از ایمان است 

حضرت علی(ع) فرموده اند:

 عُمِّرَتِ‏ الْبُلْدَانُ‏ بِحُبِّ الْأَوْطَان، شهر ها باوطن دوستی اباد می گردند  

سه چیزراازنشانه های کرامت وبز گواری انسان دانسته اند. گریه بر گذشته عمر،اشتیاق علاقه به وطن وتلاش برای نگهداری دوستان قدیمی .ناراحتی پیامبر(ص) از ترک مکه ورفتن به مدینه ونیز وصیت حضر ت یوسف(ع) قرار دادن تابوتش درکنارآرامگاه پدرانش دلیل برمطلوبیت وحب وطن دانسته اند هنگامی که پیامبر(ص)به مدینه هجرت کردند وبه راجحفه(منطقه ای میان مکه ومدینه)رسید ومسیررفتن به مکه را شناخت ومشتاق مکه شدو زادگاه خود و پدرانش رابه یاد آوردجبریل نازل شد وفرمود:آیا مشتاق زادگاهت شده ای؟ پیامبر(ص):آری ،جبریل فرمود: خداوند می فرماید: قرآن براین روایت نشان میدهد که پیامبر(ص)به زادگاه ووطن خویش علاقه داشته اند.

 الَّذِی فَرَضَ عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لَرَادُّکَ إِلَىٰ مَعَادٍ ۚ  (القصص85)

آن کس که این قرآن را بر تو فرض

کرده است تو را به سرزمین اصلیت باز می گرداند

حضرت فاطمه (س)راجع به پدر بزرگوارشان فرمودند: 

رسول خدا در باره ده موضوع نگران واندیشناک بودند یکی ازآن موضوع ها دوری آن حضرت ازوطنش بود رسول خدا خطاب به مکه فرمودند: درجهان هیچ شهری رامانند(مکه)دوست نداردو هنگامی که پیامبر(ص)مجبور به خروج ازمکه ورفتن به سمت مدینه شدند پیامبر(ص) به پشت سرخود نگاه کرد و(خطاب به مکه) فرمود: خدا می داند که من تو(ای شهرمکه)هیچ منطقه ای را برتو برتری نمی دهم وبا توعوض نمی کنم ومن بخاطرجدایی ازتوغمناکم وداستان حضرت یوسف(ع) وداستان حضرت لوط(ع)وهمچنین نشانه اجر واعتبارشخص غریب در پیشگاه الهی دال برمحبوبیت وطن است. 

درنهایت برمبنای مقولهٔ «حب الوطن من الایمان» حس وطن دوستی بعداز پرستش خدای یگانه ،متعالی ترین مظهرروح انسان ومهمترین نماد عزت وغروروسرافرازی یک ملت است. نوع بشردارای غرایز ورفتار وخصایل گوناگون است ویکی ازخصایل مهمش آنست که به مسقط الرأس وزادگاه خود عشق ومحبت می ورزد.وطن ،مادردوم انسان است. محبت مادر باشیر ومحبت وطن بااولین تنفس آزاد ونخستین لحظهٔ گشایش چشم نوزاد اندرون میشود وبا جان بدر میشود. وطن دوستی ازصفات برجستهٔ پیامبران، فلاسفه وشاعران ،است. 

کمتر کسی در جهان یافت می شود که زادگاه اصلی خویش را دوست نداشته باشد.مگرمحبت مکه درقلب مبارک پیامبرموج نمی زد؟ به همین ترتیب ادیبان وفرهیختگان زبان فارسی مانند حکیم ناصر خسروبلخی،حکیم ابوالقاسم فردوسی ،حافظ شیرازی ،سعدی شیرازی ،سنایی ،فرخی وعنصری هرکدام دروصف واندوه موطن خویش سروده های زیبا وپرسوز وگدازی دارند.ناصرخسروهنگامی که ازبلخ رانده شد وبه درهٔ تنگ ومتروکه یمگان واقع دربدخشان پناه برد تا آخرعمرمهرومحبت خراسان را فراموش نکرد ودرسوگ وفراق بلخ وخراسان اشعار جانسوزی سرایید.قصیدهٔ مشهورناصرخسرودردوری ومهجوری ازخراسان جزء کتاب های ادبیات شناسی است.                                                                                                                     

    سلام کن زمن ای باد مر خراسان را      

مر اهل فضل و خرد را، نه عام نادان را

خواجه حافظ شیرازی باتوجه به مهرومحبت که به زادگاهش شیرازوتوابع آن می ورزد دروصف رکن آباد ومصلا می گوید:

بده ساقی می باقی که در جنت نخواهی یافت     

کنار آب رکن آباد و گلگشت مصلا را

بارها شنیده ایم که کسانی که به هردلیلی(تحصیل دانش،کار،زندگی و...) ترک دیارکرده اند کرارا یاد دیارخود می کنند ومترصد کمترین بهانه اند که به سرزمین پدری خویش برگردند وغم فرقت و خستگی راه بگذارند این حس و حال، وصف شدنی نیست و نمی توان با دلیل و منطق و فلسفه آنرا بیان نمود و یا نمی توان با بیان کمبود امکانات و قلت فرصت های وطن و زادگاه، این شورواشتیاق را کم کرد. همان اشتیاقی که برای یک شمالی برای دیدن زادگاه سبزوخوش آب وهوایش وجود دارد برای یک کویرنشین نیزوجود دارد البته این شورواشتیاق درادبیات ایرانی ها با داستان طوطی وبازرگان مولانا ملموس تروعینی تراست آنجا که می گوید:

  گفت طوطی را چه خواهی ارمغان           کارمت از خطه ی هندوستان

گفتش آن طوطی که آنجا طوطیان              چون ببینی کن ز حال من بیان

بر شما کرد او سلام و داد خواست           وز شما چاره و ره ارشاد خواست

گفت می‌شاید که من در اشتیاق                جان دهم اینجا بمیرم در فراق...

حکایت شیرین بازآمدن سعدی نیز با این مطلع است که:

    سعدی اینک به قدم رفت و به سر، بازآمد   

زادگاه ، دردل آدم آتش مهری روشن می کند که هیچ وقت سردوفراموش نمی شود.زادگاه، بخشی از هویت ما ست.که درهمانجا برمی آئیم و شکل می گیریم، از مجموع آنچه گفته شد، مى توان نتیجه گرفت که عشق و علاقه به زادگاه و وطن هم ریشه هایى در قرآن مجید دارد و هم در روایات و هم در منطق و عقل..

  هرکسی کودور ماند ازاصل خویش                   باز جوید روزگار وصل خویش 

"اَشینه"

نامی که برای همیشه درصفحه صفحه قلبم زنده وجاویدمی ماند.





 

"زادگاه عشق" 

ای خاکِ پاکِ من ، ای زادگاهِ عشق

ای ما'منِ وصال ، ای قبله گاهِ عشق

ای مایهء اُمید ، ای اصلِ بودنم

هستی بهشتِ من ، در دیدگاهِ عشق

مِهرِ تو در دلم ، چون پَروَرانده ام

دل نیست بهرِ تو ، جُز صیدگاهِ عشق

بیدار مانده ام ، تا سُرخیِ فَلَق

شاید ببینمَت ، در صبحگاهِ عشق

این جانِ خسته را ، باشد چه ارزشی !؟

سازم نثارِ تو ، در وعده گاهِ عشق

بر دار می شود ، بی جُرم و بی گناه

هر کس که پا نهَد ، در قتلگاهِ عشق