روستای اَشینه Ashineh

روستای اَشینه Ashineh

فرهنگی، اجتماعی، خبری
روستای اَشینه Ashineh

روستای اَشینه Ashineh

فرهنگی، اجتماعی، خبری

دروصف ویروس منحوس کرونا

*سلام ای نازنین ویروس منحوس*

*به روی ماه تو هر لحظه صد بوس*

بوَد امروزه نامت وحشت انگیز

ڪمی تا قسمتی بدتر ز چنگیز


همه در چشم تو یڪسان ویڪرنگ

وزیر وڪارگر،دهقان وسرهنگ

نه اهل رشوه وتبعیض بودی

دمی مشهد ،گهی تبریز بودی


ابر مردان  قدرت،  زیر دستت

بنازم  قدرتت را، ناز شستت

شده  برچیده بزم  مرده خواری

چه ساده گشته رسم  سوگواری


ڪسی در فڪر رنگ سال و مد نیست

زن و مردی به فڪر تیپ خود نیست

دماغ ولب به زیر ماسڪ پنهان

تناسب رفته  از اندام  مردان


زنان آشفته ابرو، مو پریشان

نه مِش ،نه رنگ‌ در گیسوی ایشان

بنازم  قدرت و عدل خدا را

گرفت او حال خلق خودنما را


همانهایی ڪه وقتی عید میشد

همه از روی  رنگ  سال  یا مُد

اثاث منزل  و شال  وڪُلا  را

ڪمد دیواری و سنگ خلا را


ز روی خودنمایی نو  نمودند

ولی امسال مردم خانه بودند

تلاش و زحمت  ایشان هدر شد

تمام نقشه ها هم بی اثر شد


چه عیدی شد،همه افسرده مایوس

دریغ از یڪ بغل ڪردن ویا بوس

چو ظهر آید تمام خلق رنجور

همه  پیگیر اخبار  جهانپور


شنیدم  بنده در  اخبار جاری

ڪه قلباً ڪودڪان را دوست داری

ز شوق این خبر مبهوت ماندم

خبر را بنده چندین بار خواندم


دڪانها بسته، میدان خالی از شور

به شهر مردگان  می ماند از دور

به جز آنان ڪه خنگ وبی ڪلاسند

همه  ترسان و لرزان درهراسند


گز وآجیل وپسته باد ڪرده

ڪووید نوزده  بیداد  ڪرده

تمام عید را  در  خانه  ماندیم

رمان و داستان وشعر خواندیم


گهی منچ و ورق  گه فیلم دیدن

زمانی  جنگ و پیراهن دریدن

شبانگاهان سخن از عشق راندن

بدڪ هم نیست ڪنج خانه ماندن


همه در روز خواب و شام  بیدار

جهان  گویی شده  وارونه  انگار

نشان دادی به ما عجز بشر را

طمع ورزی وحرص بی ثمر را


زمین پاڪ وطبیعت باز خندید

به ڪوهستان دوباره برف بارید

نشان دادی ڪه علم ،از ثروت ومال

بوَد نیڪوتر و بهتر  به هر حال


به ما مهر ووفا را یاد دادی

تڪلم با خدا را یاد دادی

نشان دادی خدا ربی ڪریم است

خدا جبار ورحمان ورحیم است


ولی ای نازنین جانم فدایت

برو،آبی نریزم پشت پایت